loading...
پایگاه مقاومت بسیج حضرت امیر(ع)بازارسر
احمدرضا جهانی بازدید : 46 دوشنبه 03 مرداد 1390 نظرات (0)

« خرِ ما از کرٌگی دم نداشت» این جمله ورد زبان چه کسانی هست؟
شاید این جمله را به همراه شکایت و غرغر از اطرافیان خود شنیده باشید! و بعد هم با آب و تاب توضیح می دهند که:«پدر و مادر و خانواده ام چنین هستند؟!» ، « دوستان نامرد بیچاره ام کردند»، « از نظر اقتصادی هم شانس نیاوردم!؟»، « در کنکور هم بدشانسی آوردم چون سئوالات امسال خیلی سخت بود» ، « از بدشانسی ، همسر خودخواه نصیب ما شده !؟» ،« بچه هایم هم که گلی به سرم نزدند؟!» ،« در محیط کار هم ، مدیر تبعیض قائل میشه و ...!!» و هزارو یک بهانه دیگر.
اگر چه تقصیر را به گردن همه انداختن، برای لحظاتی به ما آرامش کاذب می دهد ، ولی قدرت تغییر وضعیت و تغییر سرنوشت را نیز از ما می گیرد.
اینکه همه قدرتها را از خود بگیریم و به محیط و دیگران بدهیم؛ نشان می دهد که بی مسئولیتی و فرار از مسئولیت را به عنوان شیوه اصلی زندگی خود انتخاب کرده ایم. ما نیاز داریم که مسئولیت پذیر شویم. تا وقتی که بدقولی خود را گردن ترافیک می اندازیم، تا هنگامی که تنبلی و شکست برنامه امان را گردن روزگار و سرنوشت می اندازیم، نیاز به تغییر خودمان و قبول مسئولیت را از خود سلب می کنیم. یادمان باشد ممکن است سیل بیاید، ولی این اراده ماست که ما را بر می انگیزد تا از جلوی آن کنار برویم، یا در برابر آن سدی ایجاد کنیم و تدبیری بیندیشیم. ولی اگر جلوی سیل دراز کشیدیم و منتظر شانس باشیم، حتما بدشانس ترین خواهیم بود.
برای اینکه کمتر از دست این بدشانسی فرضی رنج بکشید بهتر است در مقابله با مسائل ، طبق الگوی حل مسئله زیر عمل نمائید:
1 - مشکلات خود را دقیق تعریف کنید، و از نظر اولویت ، یکی که مهمترین است را مشخص کنید.
2 – تمام راههایی را که در جهت حل مشکل به فکرتان می آید یادداشت نمائید.
3 – با دوستان ، آشنایان، و متخصصین ( کسانی که اولا تجربه و علم دارند، ثانیا مورد اعتماد و اطمینان هستند) مشورت کنید و راه حل های آنها را نیز یادداشت کنید.
4 – میزان توانایی ها و امکانات خود و دیگرانی که حاضر هستند به شما کمک کنند را لیست کنید.
5 – محدودیت ها، ضعف ها و احتمال شکست هر یک از راههایی را که یادداشت کردید، جلوی آنها بنویسید.
6 – از بین همه راهها، راهی که با توجه به توان و امکانات شما ، بیشترین احتمال موفقیت ، بهترین راه دسترسی و کمترین معایب و مشکلات را دارد، انتخاب کنید.
7 - مراحل پیمودن این راه را مشخص کنید و زمان بندی لازم برای هر مرحله را در نظر بگیرید. همچنین اقداماتی را که در هر مرحله نیاز است که انجام دهید مشخص نموده و آماده انجام آن شوید.
8 – وقتی در مسیر حل مشکل خود، تلاش می کنید یا در پی هدفی هستید، بیشتر روی تلاش و مسیری که حرکت می کنید، تمرکز کنید و به خاطر پیمودن راه، خود را تشویق کنید. لطفا موفقیت خود را با هدفتان ارزیابی نکنید. بلکه موفقیت خودرا با تلاشتون اندازه گیری کنید. مثلا اگر برای آزمون کنکور مطالعه می کنید، میزان ساعات تلاش ، برنامه ریزی و پیوستگی زحمات شما قابل تقدیر است و باید خود را به میزان این تلاشها تقویت و تشویق کنید، نه با نتیجه کنکور و رتبه قبولی خود در کنکور.
9 – در راه موفقیت، مرتبا میزان پیشرفت برنامه را بسنجید و نقاط ضعف آن را بر طرف کنید. انعطاف پذیری برنامه اگر در جهت انجام بهتر آن باشد، گام بلندی به سوی هدف خواهد بود.
اگر طبق فرایند حل مسئله عمل کنید، به زودی متوجه می شوید اکثر آن چیزی را که تحت عنوان شانس بد، تعبیر و تفسیر می کردید، همان تنبلی، بی برنامگی، عدم مشورت، عدم دقت، عدم تلاش، استمرار نداشتن، لذت طلبی افراطی و بلندپروازیهای شما بوده است.

احمدرضا جهانی بازدید : 74 دوشنبه 03 مرداد 1390 نظرات (0)

ای رفته تا فراسوی افق ازین دیار 
بازگرد 
من به نقطه ی پایان رسیده ام....
قدری هم به ما دل خوش نشان بده،خوش انصاف! 
ذره ای هم به فکر خاک باش. می دانم که در افلاک منزل داری ،اما به رسم میهمانی هم که شده از محله ی ما عبور کن. 
می گویند هستی،زنده ای! اما...؟! 
اما می دانی چه شده؟! چشم دلمان کور شده ،پرده ی گوشهایمان پاره شده ،آوای اسمانی خدا را هم نمیشنویم،و فقط از زاویه ی زنگار گرفته می نگریم. اشکمان را هم باید از صافی بگذرانیم! 
غبار بی دردی بر اینه ی دل هایمان نشسته و درد خودش را لابلای این غبار گم کرده است. ما دیگر اهالی با صداقت محله ی پاکی نیستیم.در لاک خودپرستی فرو رفته ایم،گردن بند بندگی را گم کرده ایم و خنجر با گلوگاه هوسمان غریبه شده. تواضع را عمود یاد گرفته ایم و انحنایش را به فراموشی سپرده ایم. 
اکنون پنجره های حجاب کم نور ، و چادر معنویت از سرمان برداشته شده. 
با لالایی غفلت خفته ایم و عطر نسترن های بیداری به مشاممان نمیرسد! دیر زمانیست که اسمان خیالمان را با رنگین کمان عبودیت اذین نبسته ایم. 
در خلسه ای خلوت و تاریک به دور خود تنیده ایم...
ما از شما فاصله گرفتیم ، فاصله ای به بی منتهایی جاده ی معنویت،که فقط می شود با دل های افتابگردانی و با نگاه هایی که دریای اسمان ابی در ان تلاطم دارد از ان گذشت و سر بر دامن ملائکه گذارد. 
زلزله ی معصیت با شدت نهایت یک زخم عمیق ترکی بزرگ به کاسه ی دل هایمان بخشیده است... 
راه را گم کرده ایم، هر چه می گردیم از جاده ی معنویت دورتر می شویم... 
بابا جان! 
کوچه های تنگ زمین بوی غربت می دهند... 
خسته شدم... 
هوای وسعت اسمان را دارم... 
اسمان...

احمدرضا جهانی بازدید : 66 جمعه 31 تیر 1390 نظرات (0)

معرفت امام زمان

از مهم ترين تكاليف مؤمنان، پس از معرفت به خدا و رسول او، معرفت و شناخت ولى امر، امام زمان (ع) است. از حضرت باقر يا صادق (ع) روايت است كه فرمود: بنده خدا مؤمن نخواهد بود، مگر اينكه خدا و رسول و همه امامان را بشناسد و نيز امام زمانش را بشناسد و در تمام امور خود به او مراجعه كند و تسليم امر وى باشد (1) در حديث صحيح از حارث بن المغيرة آمده كه گفت: به حضرت ابو عبدالله صادق (ع) گفتم: آيا پيغمبر (ع) فرموده: من مات و لايعرت امام زمانه مات ميتة جاهلهية فرمود: آرى عرضه داشتم: اين كدام جاهليت است، آيا جاهليت مطلق است يا جاهليت كسى كه امامش را نشناخته؟ فرمود: جاهليت كفر و نفاق و ضلال.(2) 
نيز امام صادق (ع) فرموده: هركس شبى را صبح كند در حالى كه امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهليت مى ميرد. (3) البته آنچه در معرفت امام واجب است، دو امر است: يكى شناختن شخص امام به اسم و نسب، دوم شناخت شخصيت امام با صفات و خصوصيات اوكه به وسيله آن ها از ديگران امتياز مى يابد. (4) 
امام صادق (ع) مى فرمايند: كمترين حد معرفت به امام آن است كه امام، همسنگ و مساوى با پيامبر(ص) است، مگر در درجه نبوت. (5) از آن جا كه امام صادق (ع) فرمود، معرفت از ساخته هاى خداوند است، (6) انسان بايد حصول آن را از خداوند متعال طلب كند و با دعا، آن را از خداوند بخواهد . در اين زمينه و براى حصول معرفت به آن حضرت، خواندن اين دعا مناسب است: اللهم عرفنى نفسك ... (7) 
1. اصول كافى ج 1 ص 180. 
2. اصول كافى ج 2 ص377. 
3. غيبة نعمانى ص 62. 
4. مکيال المکارم ج1ص37 
5. البرهان، ج 02 ص 34. 
6. کافي ج1ص163 
7.کافي ج1ص 337

احمدرضا جهانی بازدید : 62 جمعه 31 تیر 1390 نظرات (0)

حقوق حضرت بر شيعيان

حقوق حضرت مهدى (ع) بر شيعيان، بسيار و الطاف او بى شمار است. از آن جمله است: 1- حق وجود هستی از توقيعات شریفه آن حضرت است كه فرمود: نحن صنايع ربنا و الخلق بعد صنايِعنا (1) و امام زمان و پدران بزرگوارش(ع) واسطه هستند در رساندن فيض هاى الهى به ساير مخلوقات، و به همين معنى در دعاى ندبه اشاره شده كه:، أين السبب المتصل بین الأرض و السماء. .
2- حق بقا در دنیا ، در روايتى از امام صادق (ع) آ مده است كه: اگر زمين بدون امام زمان باقى بماند، از هم مى پاشد (2) .
3- حق قرابت وخويشاوندی و پیامبر(ص) ، كه در قرآن كریم آمده است: قل لا اسئلكم علیه اجرا الا، المودة فِى القربی بگوكه من از شما بر تبليغ رسالت توقع مزدى ندارم، جز اين كه در مورد خویشاوندانم مودت ورزيد. و در حديث نداى حضرت قائم (ع) هنگام ظهورش آمده، از شما مى خواهم شما را به حق خدا و حق رسول خدا و حق خودم بر شماكه مرا بر شما حق قرابت و خويشاوندى پيغمبر هست (3) .
3- حق واسطه نعمت : در زیارت جامعه درباره امامان (ع) مى خوانيم واولیاء النعم و از امام صادق (ع) آ مده كه: اگر ما نبوديم، نه نهرها جارى مى شد، نه ميوه ها مى رسيد و نه درخت ها سبز مى گشت (4) .
امام سجاد(ع) نيز به ابو حمزه فرمود: اى ابو حمزه پيش از طلوع آفتاب نخواب، كه برايت خوش ندارم. به تحقيق كه خداوند در آن وقت، روزى هاى بندگان را تقسيم مى كند و بر دست ما آن ها را جارى مى سازد(5) .
4- حق پدربر فرزند: شيعيان از باقى مانده گل خاندان وحى آفريده شده اند، همان طوركه فرزند از پدر به وجود مى آيد. امام رضا(ع) فرمود: امام، همدم و رفيق و پدر مهربان است. (6) از امام باقر(ع) نيز روايت شده است كه فرمود: به تحقيق كه خداوند ما را از اعلى عليين خلق فرموده و دل هاى شيعيان ما را از مايه خلقت ها و تن شان را ازپايين تر از آن آفريد. .
پس دل هاى شان در هواى ما است، زيرا از آن چه ما آفريده شديم، آن ها نيز آفريده شده اند .(7) .
5- حق ارباب بر بنده : از حسين بن على (ع) روايت شده كه فرمود: رسول الله به على (ع) فرمود: من به مومنين از خودشان به خودشان سزاوارترم، پس تو اى على از مؤمنين به خودشان سزاوارترى، پس بعد از تو، حسن سزاوارتر است به مؤمنين از خودشان ... و حجة بن الحسن به مؤمنين سزاوارتر است از خودشان. امامان نيكوكار، آن ها با حق و حق با آن ها است. (8) و از امام رضا(ع) روايت شده كه فرمود: مردم در اطاعت كردن، بردگان ما هستند (9) .
6- حق عالم بر متعلم : خداوند در قرآن فرموده است: فاسئلوا اهل الذكر ان كنتم لا تعلمون.
7- حق امام بر رعیت : اميرالمؤمنين (ع) فرمود: مهم ترين چيزى كه خداوند آن را از جمله حقوق، فرض كرده، حق والى و زمامدار بر رعيت است (10) اين ها بخشى از حقوق حضرت بر شيعيان بود. (11) .
1-احتیاج طبرسی ج 2ص 278.
2-اصول كافى ج 1 ص 179.
3- سوره شورى 23.
4- غيبة نعمانى ص149.
5-اصول كافى ج 1 ص 144.
6- مكيال المكارم ج 1ص62.
7- اصول كافى ج 1 ص 200.
8- همان ص 390.
9- اصول كافى ج 1 ص 187 كمال الدين ج 1 ص 270.
10- اصول كافى ج 1ص 187.
11- سوره انبيا 7.

احمدرضا جهانی بازدید : 60 جمعه 31 تیر 1390 نظرات (0)

شفاي پسر بچه فلج

يکي از اعضاي هيئت امناي مسجد مقدّس جمکران، که بيش از بيست سال است که توفيق خدمت به اين مسجد را دارد، چنين نقل مي کند:
«دقيقاً خاطرم نيست که سال 51 بود يا 52. شب جمعه اي بود و من طبق معمول به مسجد مشرف شده بودم. جلوي ايوان مسجد قديمي، کنار مرحوم حاج ابوالقاسم ـ کارمند مسجد که داخل دکه مخصوص جمع آوري هدايا بود ـ نشسته بودم. نماز مغرب و عشا تمام شده بود و جمعيت کم و بيش مشرف مي شدند. ناگهان خانمي جلو
آمد در حالي که دست دختر 12 ساله اش را گرفته بود و پسر بچه 9 ساله اي را هم در بغل داشت. نگاهي کردم و گفتم: بفرماييد! امري داشتيد؟
زن سلام کرد و بدون هيچ مقدمه اي گفت: من نذر کرده ام که اگر امام زمان (عليه السلام) امشب بچه ام را شفا دهد، پنج هزار تومان بدهم. حالا اول مي خواهم هزار تومان بدهم.
پرسيدم: آمدي که امتحان کني؟
گفت: پس چه کنم؟
بلافاصله گفتم: نقدي معامله کن؛ با قاطعيت بگو اين پنج هزار تومان را مي دهم و شفاي بچه ام را مي خواهم!
کمي فکر کرد و گفت: خيلي خب، قبوله. و بعد پنج هزار تومان را داد؛ قبض را گرفت و رفت.
آخر شب بود و من قضيه را به کلّي فراموش کرده بودم. خانمي را ديدم که دست پسر بچه و دخترش را گرفته بود و به طرف دکّه مي آمد. به نظرم رسيد که قبلا دختر بچه را ديده ام، ولي چيزي يادم نيامد. زن شروع به دعا کردن نمود و تکرار مي کرد و مي گفت: حاج آقا! خدا به شما طول عمر بدهد! خدا ان شاءاللّه به شما توفيق بدهد!
پرسيدم: چي شده خانم؟
گفت: اين بچه همان بچه اي است که وقتي اول شب خدمتتان آمدم بغلم بود. و بعد پاهاي کودک را نشان داد. کاملا خوب شده بود و آثاري از ضعف يا فلج در پسرک نبود.
زن سفارش کرد که شما را به خدا کسي نفهمد. گفتم: خانم! اين اتفاقات براي ما غير منتظره نيست. تقريباً هميشه از اين جور معجزه ها را مي بينيم.
گفت: هفته ديگر ان شاءاللّه با پدرش مي آييم و گوسفندي هم مي آوريم. هفته بعد که آمدند، گوسفندي را ذبح کردند و خيلي اظهار تشکر نمودند. بچه را که ديدم، او را بغل کردم و بوسيدم.

احمدرضا جهانی بازدید : 42 جمعه 31 تیر 1390 نظرات (0)

حسن بن على بن محمد بن على، ملقَب به عسكرى، يازدهمين امام از ائمه معصوم(ع)، پدر حضرت مهدى(ع) دوازدهمين امام بوده است .
در روز هشتم يا چهارم يا دهم ربيع الثانى سال 1 23 يا 232هـ ق در مدينه متولد و در روز هشتم يا اول ربيع الاول سال 260هـ ق در سامرا وفات يافت .
دوران امامت اين امام، شش سال بوده ودر مدت عمر بيست وهشت يا بيست ونه سال خويش، منشأ بركات وفيوضات بسيارى بوده است.آن حضرت در دوران حكومت معتمد عباسى از دنيا رفت و دركنار قبر پدرش در سامرا مدفون گشت. 
حضرت عسكرى(ع)، جز امام مهدى(ع) فرزندى نداشته است. (1)
1. معارف ومعاريف ج 4 ص 514

احمدرضا جهانی بازدید : 47 جمعه 31 تیر 1390 نظرات (0)

استغاثه به معناى فريادخواهى وفريادرسى خواستن است. استغاثه به حضرت صاحب الزمان (ع)اين است كه انسان، دو ركعت نماز يا حمد و هر سوره كه می خواهد بگذارد، پس از آن رو به قبله زير آسمان بايستد و بگويد: سلام الله الکامل التام الشامل العام و صلوات الدائمة و برکاته...، سپس بخواهد، هر چه را که می خواهد براورده شود. بهتر آن است كه در ركعت اول نماز استغاثه، بعد از حمد سوره "انا فتحنا " بخواند و در ركعت دوم "اذا جاء نصر الله" (1)
در استغاثه، استغاثه كننده، ولی خدا را به درگاه خداوند وسيله قرار می دهد ومی گويد: خدايا به جاه و منزلت ولیت، گره ازكار من بگشا. اين نوع استغاثه در حقيقت استغاثه به خداوند است نه به شخص ديگرى. صورت دیگرى از استغاثه آن است كه استغاثه به خداوند است وبه همراه آن، استغاثه به ولی خدا است كه او را در برآمدن حاجت مورد نظر، دعاكند. هر دو نوع استغاثه، بدون اشكال و مورد تأييد همگان است. (2)
1. مفاتيع الجنان باب اول فصل هفتم. 
2. معاوف ومعاریف، ج 2، ص 151

احمدرضا جهانی بازدید : 56 جمعه 31 تیر 1390 نظرات (0)

براى توسل به حضرت مهدى (ع) روايات بسيارى آمده است.
در روايتى آمده است: هرگاه شمشير به محل ذبح تو رسيد، چنين استغاثه كن كه او فريادرس است و تو را درمى يابد: يا مولاى يا صاحب الزمان انا مستغیث بك.
و به روايت ديگرى آمده است كه بگو: يا صاحب الزمان غثنى يا صاحب الزمان ادركنى.
در روايتى، دعاى توسل به امام زمان (ع) چنين آمده است: اللهم انى اسئلك بحق ولیک و حجتك صاحب الزمان الا اعتنى به على جمیع امورى وکفینى به موءنة كل موذ و طاغ و باغ و اعتتنی به فقد بلغ مجهودى وکفیتنى كل عدو و هم و غم و دين وولدى و جمیع اهلى و اخوانى ومن يعنینى امره و خلاصتى امین رب العالمین .(1)
امام صادق (ع) در توسل به امام زمان (ع) فرمود: هرگاه در راه گم شدى، چنين نداكن، يا ابا صالح ارشدنا الى الطريق رحمكم الله (2).
1. بحارالانوارج 94، ص 35. 
2. بحا ر الانوا ر ج 52، ص 176.

احمدرضا جهانی بازدید : 71 جمعه 31 تیر 1390 نظرات (0)

السلامُ عليک يا اول تين من نسل خير سليل ...
زيارت ناحيه مقدسه، خونگريه وسوگنامه حضرت مهدى (ع) و مرثيه بلندآن بزرگوار بر مصائب ورنج هاى جدش، ابا عبدالله الحسين (ع) در عاشورا است. اين زيارت، ترسيم وتوصيف لحظه هاى شهادت اباعبدالله (ع)، غربت ومظلوميت اهل بيت (ع)،معتبرترين، مستندترين وبلندترين روضه اى است كه از زبان معصوم منتقم وخونخواه سيد شهيدان به ما رسيده است . 
اين مرثيه از زبان كسى است كه صحنه ها و لحظه هاى عاشورا، هر روز مقابل نگاه اوست و او از پس پرده هاى اشك، حنجره اى عطش زده در آزمندى خنجر قساوت و خيمه هايى در آستانه آتش وشيون را نظاره مى كند. زيارت ناحيه مقدسه، گزارش عاشورا است گزارشي كه درآن دقايق وصحنه هاى جزئى نيز توصيف شده است .اين زيارت نامه شامل هشت بخش است: 1. سلام بر انبياه واولياء، 2. سلام بر امام شهيد وصحابه فداكارش، 03 آرزوى زيارت امام حسين (ع)4. طرح اوصاف، ويژگى ها وسيرت امام حسين (ع) وتأثير شهادت آن حضرت، 5. طرح نهضت وانقلاب مقدس ابا عبدالله (ع) 6. توصيف صحنه كربلا، شهادت، رنج ها ومصائب بازماندگان وقافله اسيران، 7. تحليل بازتاب حادثه كربلا وغربت اسلام پس از شهادت وسوگوارى كائنات و موجودات در شهادت اباعبدالله (ع) 8. نيايش، دعا و طرح درخواست هاى امام زمان (ع) با پروردگار. (1) 
اين زيارت دركتاب اقبال سيد بن طاورس، ص 573 ونيز در بحارالانوارج 98، ص269 نقل شده است. (2) 
ا. سلام موعود دکتر سنگرى، ص 5
2. فرهنگ عاشورا، جواد محدثى ص 227.

احمدرضا جهانی بازدید : 48 جمعه 31 تیر 1390 نظرات (0)

سرداب مقدس، زيرزمينى است در سامرَا، كنار مزار امام هادى و امام عسكرى (ع) آن سرداب محل زندگى وعبادت امام هادى وامام حسن عسكرى و حضرت مهدى (ع) بوده وتمام ديدارها با حضرت مهدى (ع) در زمان پدرش در همين منزل و سرداب انجام مى گرفته است.
خانه امام عسكرى (ع) همانند ديگر خانه هاى عراق، شامل غرفه اى براى مردان، غرفه اى براى زنان و سرداب بوده كه سرداب نيز شامل غرفه هايى براى مردان و زنان بوده است ودر تابستان از شدت گرما به اين سرداب پناه مى برده اند. مقدس شمردن آن سرداب از سوى شيعيان موجب شدكه دشمنان اهل بيت، شيعيان را متهم كنند بر اينكه آن ها مى گويند امام زمان در اين سرداب مخفى شده است اما شيعيان از چنين اعتقادى منزه هستند. شيعيان سرداب را به اين دليل مقدس مى شمارندكه محل زندگى ونيايش سه امام معصوم، همچنين محل زندگى حضرت حكيمه خاتون ونرجس خاتون بوده است. 
واما موقعيت کنوني سرداب سامرا:امروزه هركس از هر نقطه شهر سامرا به مركز شهر نگاه كند، دوگنبد با شكوه مى بيندكه يكى از آن ها باكاشى هاى طلايى براق وديگرى باكاشى هاى رنگى زيبائى پوشيده شده است. هر يك از اين گنبدها به ساختمان مستقلى تعلق دارند. گنبد بزرگ طلايى بر بالاى ضريح مطهركه مرقدهاى مقدس امام دهم (ع)وامام يازدهم(ع)در آن جاى دارد، قرارگرفته است. ولى گنبدهاى كوچك بر بالاى ساختمان مسجد جامع شهر ساخته شده است.ساختمان حرم مطهر به شكل مستطيل وساختمان مسجد جامع به صورت مستقل از ساختمان حرم، ولى متصل به صحن حرم است وسرداب غيبت درست در زير ساختمان مسجد قرارگرفته ودر طول تاريخ بارها در بنا وبخش هاى مختلف آن تعميرات وتغييراتى انجام شده است. 

سرداب غيبت از جمله سرداب هاى عميقى است كه در زير يك لايه سنگى حفر شده ودر كل داراى سه قسمت عمده است: يك غرفه شش ضلعى، يك غرفه مستطيل كوچك ويك غرفه به شكل مستطيل بزرگ0 توضيح بيشتر آنكه غرفه مستطيل بزرگ در ميان مردم به مصلاى مردان وغرفه مستطيل شكل كوچك به مصلاى بانوان، معروف است.اين بخش ها با دو راهرو بلند و طولانى به يكديگر مربوط مى شوند يعنى يك راهرو طولانى مصلاى مردان ومصلاى زنان را به هم وصل مى كند ويك راهرو طولانى ديگر بين مصلاى مردان و غرفه شش ضلعى وجود دارد.
همچنين اين بخش هاى سه گانه هر يك از طريق روزنه اى كوچك و طولانى كه از قسمت هاى فوقانى ديوار آغاز شده، تا پايين ترين حد ديوار بيرونى مسجد جامع امتداد مى يابد و نور و هوا دريافت مى كند. پلكانى كه راه ورود وخروج سرداب است وبه غرفه شش ضلعى منتهى مى شود داراى بيست پله است. ورودى اين پلكان و سرداب در داخل ساختمان مسجد و بر ديوارى قرارگرفته كه ورودى نماز خانه نيز در آن واقع است.
طول مصلاى مردان پنج متر وهشتاد سانيمتر وعرض آن سه متر وپنجاه سانتمتر است.در ضمن طول مصلاى زنان چهار متر وشصت سانتى متر وعرض آن سه متر است. طول راهرويى كه مصلاى مردان و زنان را به هم مربوط مى سازد، چهار متر است. طول روزنه اى كه نور غرفه شش ضلعى را تأمين مى كند، حدود شش متر وطول روزنه اى كه نور مصلاى زنان را تأمين مى كند، چهار متر وپنجاه سانتيمتر است. در انتهاي غرفه مستطيل شكل يعنى انتهاى همان مصلاى مردان، يك در چوبى كه معروف به باب غيبت است وجود دارد. در پشت اين در اتاق كوچكى قرار داردكه طول آن يك متر وپنجاه سانتيمتر است. اين اتاق به نام محل غيبت شهرت پيدا كرده است كه در حقيقت بخش مكمل غرفه مستطيل شكل بزرگ محسوب مى شود ودر جلوى آن حفاظ مشبكى است كه آن را از بقيه غرفه جدا مى كند. چاه معروف به چاه غيبت هم درگوشه اى از همين اتاق قرار دارد. 
اشاره به اين نكته نيز خالى از فايده نيست كه اين سرداب در جهت غربى صحن عسكري (ع) به سمت شمال واقع شده ودر طول تاريخ اصلا حات وتعميرات زيادى در آن انجام گرفته است. هميشه در موقع تعمير وترميم بارگاه عسكريين (ع) در ساختمان سرداب نيز تغييرات واصلاحاتى به عمل آمده است به عنوان مثال در زمان هاى گذشته از داخل بارگاه عسكريين (ع) ازكنار مرقد حضرت نرجس خاتون به سرداب مى رفتند واين وضع به همين صورت تا سال 1202ق ادامه داشت ودر اين سال احمد خان دنبلى براى سرداب،راهى جداگانه از طرف شمال بازكرد وراه سرداب از طرف روضه عسكريين (ع)را مسدود نمود و صحن سرداب را جداگانه ساخت كه تقريبااز يك فضاى بزرگى به طول60 متر وعرض 20 متر برخوردار است. بنابراين اگر دركتاب هايى چون مزار شهيد اول،اعمال و دعاهاى مربوط به زيارت اين همه امام دريك مكان ذكر شده است علت آن است كه در زمان سابق راه سرداب نيز از پشت حرم عسكريين (ع) در يك ساختمان بوده است، لذا پس از زيارت عسكريين (ع) بلافاصله زيارت امام زمان (ع) وسپس زيارت حضرت نرجس خاتون ذكر شده است. 
در هر حال اين سرداب در طول تاريخ به اندازه اى مورد توجه مردم بوده است كه در آن آثار ارزشمندى از منبتكارى وكاشى كارى و ساير هنرهاى معمارى به كار رفته است.از جمله اين اشياء درِ چوبى نفيسى است كه از دوران خلافت عباسيان به جاى مانده است واز ويژگى هاى هنرى وتاريخى ارزشمندى برخوردار است. (1) 
ا. نشريه موعودشماره 37 ص 51

تعداد صفحات : 5

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 52
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 17
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 20
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 21
  • بازدید ماه : 24
  • بازدید سال : 27
  • بازدید کلی : 2,681
  • کدهای اختصاصی